کد مطلب:313653 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:174
شفای سید جواد یزدی به دست باکفایت قمر بنی هاشم
جناب ثقةالاسلام آقای شیخ علی معتمدی اصفهانی ساكن شهر قائم قم در تاریخ 27 / 2 / 1373 ش طی یادداشتی برای مؤلف جریان شفای آقا سید جواد یزدی را به شرح زیر توضیح داده است:
اولا، باید بگویم آقا سید جواد دهقانی یزدی پیرمردی است معمر كه در حدود 90 سال از عمرشان می گذرد. ایشان 10 سال پیش از تاریخ تحریر این نوشته، سكته ی قلبی می كند و از آن زمان تا مدت ها به طور متوسط در هفته چند بار دچار حمله ی قلبی می شود و تنگی نفس هم ضمنا داشته اند. در اواخر سال 1371 علاوه بر بیماریهای فوق، به مرض «حبس البول» (پرستات) نیز مبتلا گشتند. پس از مراجعه به دكتر و عكسبرداری و غیره، نظر دكترها این می شود كه وی حتما باید تحت درمان و عمل جراحی قرار گیرد. آنها هیچ گونه دارویی به ایشان ندادند و این درد باعث شد كه به او سند وصل كنند و قریب
[ صفحه 485]
یك ماه در بستر افتاده بود، از آن طرف دكتر قلب هم به او اجازه ی عمل جراحی نمی داد، چون نظرش این بود كه عمل مزبور برایش خطر مرگ را دربر دارد.
خود سید جواد می گوید: از بس دردها مرا كلافه كرده بود، شبی توسل به جدم پیدا كردم. ماه مبارك رمضان هم بود.
در خواب، دیدم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام تشریف آوردند و فرمودند: برو خودت را بشوی! عرض كردم با این وضع سند چطور می توانم خودم را بشویم؟!
فرمودند: كار نداشته باش، برو خودت را بشوی! در آن وقت از خواب بیدار شدم و صدای اذان صبح را شنیدم. فرزندم سید مهدی آمد. قضیه را به ایشان گفتم. او سند را باز كرد و من به حمام رفتم و خود را شستشو دادم. در پی این قضیه، ناراحتی پرستات كاملا برطرف شد و هیچ اثری از آن باقی نماند. پس از آن به دكتر متخصص مراجعه كردم. بعد از معاینه، گفت: شفایت داده اند!
این بود داستان شفا یافتن سید جواد به عنایت و لطف حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام. عده ی زیادی از مؤمنین و همسایگان ایشان شاهدند كه سید مزبور یك ماه در بستر افتاده بود و هیچ كس گمان نمی كرد كه وی سالم از بستر برخواهد خاست، ولی او شفا یافت.
اولا، باید بگویم آقا سید جواد دهقانی یزدی پیرمردی است معمر كه در حدود 90 سال از عمرشان می گذرد. ایشان 10 سال پیش از تاریخ تحریر این نوشته، سكته ی قلبی می كند و از آن زمان تا مدت ها به طور متوسط در هفته چند بار دچار حمله ی قلبی می شود و تنگی نفس هم ضمنا داشته اند. در اواخر سال 1371 علاوه بر بیماریهای فوق، به مرض «حبس البول» (پرستات) نیز مبتلا گشتند. پس از مراجعه به دكتر و عكسبرداری و غیره، نظر دكترها این می شود كه وی حتما باید تحت درمان و عمل جراحی قرار گیرد. آنها هیچ گونه دارویی به ایشان ندادند و این درد باعث شد كه به او سند وصل كنند و قریب
[ صفحه 485]
یك ماه در بستر افتاده بود، از آن طرف دكتر قلب هم به او اجازه ی عمل جراحی نمی داد، چون نظرش این بود كه عمل مزبور برایش خطر مرگ را دربر دارد.
خود سید جواد می گوید: از بس دردها مرا كلافه كرده بود، شبی توسل به جدم پیدا كردم. ماه مبارك رمضان هم بود.
در خواب، دیدم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام تشریف آوردند و فرمودند: برو خودت را بشوی! عرض كردم با این وضع سند چطور می توانم خودم را بشویم؟!
فرمودند: كار نداشته باش، برو خودت را بشوی! در آن وقت از خواب بیدار شدم و صدای اذان صبح را شنیدم. فرزندم سید مهدی آمد. قضیه را به ایشان گفتم. او سند را باز كرد و من به حمام رفتم و خود را شستشو دادم. در پی این قضیه، ناراحتی پرستات كاملا برطرف شد و هیچ اثری از آن باقی نماند. پس از آن به دكتر متخصص مراجعه كردم. بعد از معاینه، گفت: شفایت داده اند!
این بود داستان شفا یافتن سید جواد به عنایت و لطف حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام. عده ی زیادی از مؤمنین و همسایگان ایشان شاهدند كه سید مزبور یك ماه در بستر افتاده بود و هیچ كس گمان نمی كرد كه وی سالم از بستر برخواهد خاست، ولی او شفا یافت.